ORezaO

ساخت وبلاگ
دوشم ز بلبلی چه خوش آمد که می‌سرود / گُل گوش، پهن کرده ز شاخِ درختِ خویشکاِی دل، تو شاد باش، که آن یارِ تندخو / بسیار تندروی نشیند ز بختِ خویشخواهی که سخت و سستِ جهان بر تو بگذرد / بگذر ز عهدِ سست و سخن‌هایِ سختِ خویشای حافظ، ار مراد میسّر شدی مدام / جمشید نیز دور نماندی ز تختِ خویش ( غزلیّات حافظ ) در بیت دوم : معنی بیت : ای دل، تو شاد باش و غم مخور که آن معشوقی که با ما سر ناسازگاری دارد، سرانجام از بخت بد خود ترش‌روی می‌نشیند و نتیجۀ عمل خود را خواهد دید ORezaO...
ما را در سایت ORezaO دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : orezaoa بازدید : 317 تاريخ : شنبه 21 بهمن 1396 ساعت: 8:45

قسم به حشمت و جاه و جلالِ شاه شجاع / که نیست با کَسَم از بهرِ مال و جاه نزاع

 

( غزلیّات حافظ )

ORezaO...
ما را در سایت ORezaO دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : orezaoa بازدید : 296 تاريخ : شنبه 21 بهمن 1396 ساعت: 8:45

روز و شب خوابم نمی‌آید به چشمِ غم‌پرست / بس که در بیماریِ هجرِ تو گریانم چو شمعرشتۀ صبرم به مقراضِ غمت بُبریده شد / هم‌چنان در آتشِ مِهرِ تو سوزانم چو شمعدر شبِ هجران مرا پروانۀ وصلی فرست / ورنه از دردت جهانی را بسوزانم چو شمعکوهِ صبرم نرم شد چون موم در دستِ غمت / تا در آب و آتشِ عشقت گدازانم چو شمع ( غزلیّات حافظ ) توضیحات کامل این غزل، که قدرت بیان حافظ را نشان می دهد، در کتاب "شاخ نبات حافظ" نوشته دکتر برزگر خالقی ORezaO...
ما را در سایت ORezaO دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : orezaoa بازدید : 306 تاريخ : شنبه 21 بهمن 1396 ساعت: 8:45

دوش با من گفت پنهان کاردانی تیزهوش / وز شما پنهان نشاید کرد سرِّ مَی‌فروش،گفت: آسان گیر بر خود کارها، کز رویِ طبع / سخت می‌گیرد جهان بر مردمانِ سخت‌کوش وآنگهم درداد جامی، کز فروغش بر فلک / زُهره در رقص آمد و بَربَط‌زنان می‌گفت نوش با دلِ خونین، لبِ خندان بیاور هم‌چو جام / نی گرت زخمی رسد آیی چو چنگ اندر خروش تا نگردی آشنا، زاین پرده رمزی نشنوی / گوشِ نامَحرم نباشد جایِ پیغامِ سروش گوش کن پند ای پسر، وز بهرِ دنیا غم مخور / گفتمت چون دُر حدیثی گر توانی داشت هوش در حریمِ عشق نتوان زد دَم از گفت و شنید / زآنکه آنجا جمله اعضا چشم باید بود و گوش بر بساطِ نکته‌دانان خودفروشی شرط نیست / یا سخن دانسته گو ای مردِ عاقل، یا خموش ساقیا مَی دِه، که رندی‌هایِ حافظ فهم کرد / آصفِ صاحب‌قرانِ جرم‌بخشِ عیب‌پوش   ( غزلیّات حافظ )   در بیت دوم : کز روی طبع : طبیعتاً، ذاتاً در بیت چهارم : خندان لب بودن جام : اشاره است به تلألؤ می و صدای ریختن شراب در جام در بیت هشتم : معنی مصراع اول : در مجلس سخن‌دانان و حقیقت‌شناسان خودنمایی و اظهار فضل دور از ادب است در بیت نهم : صاحب‌قران : کسی که در وقت تولّدش زهره و مشتری دو اختر سعد در یک برج اجتماع کرده باشند، کنایه از سعادتمند و خوش‌اقبال ORezaO...
ما را در سایت ORezaO دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : orezaoa بازدید : 244 تاريخ : يکشنبه 8 بهمن 1396 ساعت: 17:56

باغبان گر پنج روزی صحبتِ گُل بایدش / بر جفایِ خارِ هجران، صبرِ بلبل بایدشای دل اندر بندِ زلفش از پریشانی منال / مرغِ زیرک چون به دام افتد، تحمّل بایدش رندِ عالَم‌سوز را با مصلحت‌بینی چه کار ؟ / کارِ مُلک است آنکه تدبیر و تأمّل بایدش تکیه بر تقویّ و دانش در طریقت، کافری است / راهرو گر صد هنر دارد توکّل بایدش ساقیا، در گردشِ ساغر تعلّل تا به چند ؟ / دَور، چون با عاشقان افتد، تسلسل بایدش کیست حافظ تا ننوشد باده بی آوازِ رود ؟ / عاشقِ مسکین چرا چندین تجمّل بایدش ؟   ( غزلیّات حافظ )   در بیت اول : صبر بلبل : صبری که یک سال بلبل برای رسیدن به گل تحمّل می‌کند در بیت سوم : معنی بیت : رند لاابالی و مستی که همۀ تعلّقات مادّی را سوزانده و به دنیای فانی پشت پا زده است، با مصلحت‌اندیشی چه کار دارد ؟ آنچه نیاز به تدبیر و تأمّل دارد، کار سلطنت و کشورداری است ORezaO...
ما را در سایت ORezaO دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : orezaoa بازدید : 243 تاريخ : پنجشنبه 5 بهمن 1396 ساعت: 16:15

فکرِ بلبل همه آن است که گُل شد یارش / گُل در اندیشه که چون عشوه کند در کارشدلربایی همه آن نیست که عاشق بکُشند / خواجه آن است که باشد غمِ خدمت‌کارش جایِ آن است که خون موج زند در دلِ لعل / زاین تغابن که خَزَف، می‌شکند بازارش بلبل از فیضِ گُل آموخت سخن، ورنه نبود / این همه قول و غزل تعبیه در منقارش ای که در کوچۀ معشوقۀ ما می‌گذری / بر حذر باش که سر می‌شکند دیوارش آن سفر کرده که صد قافله دل همرهِ اوست / هر کجا هست خدایا به سلامت دارش صوفیِ سرخوش از این دست که کج کرد کلاه / به دو جامِ دگر آشفته شود دستارش   ( غزلیّات حافظ )   در بیت سوم : لعل : سنگ قیمتی سرخ‌رنگ، استعاره از خود شاعر – خزف : سفال، استعاره از مردم فرومایه – تغابن : زیانمندی و ضرر – معنی بیت : به عبارتی، سزاوار است اهل فضل به سبب اینکه افراد پست و فرومایه جای آنها را گرفته‌اند، خون دل بخورند در بیت چهارم : قول : ترانه و تصنیف، آواز – غزل : سرود در بیت پنجم : خواجه به عاشق مدّعی هش‌دار می‌دهد که در راه عشق بلاها و سختی‌های بسیار است و او را از این کار بر حذر می‌دارد، زیرا او را درخور عشق نمی‌داند. به عبارتی می‌گوید من بلاهای عشق را تحمّل کردم و به آن رسیدم، ولی تو قدرت تحمّل آن را نداری و به معشوق نخواهی رسید در بیت هفتم : کلاه کج کردن : کنایه از فخر و مباهات کردن، خود را بزرگ دانستن ORezaO...
ما را در سایت ORezaO دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : orezaoa بازدید : 259 تاريخ : پنجشنبه 5 بهمن 1396 ساعت: 16:15

تو رازِ جهان تا توانی مجوی / که او زود پیچد ز جوینده روی

 

( شاهنامه فردوسی بزرگ )

ORezaO...
ما را در سایت ORezaO دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : orezaoa بازدید : 218 تاريخ : پنجشنبه 5 بهمن 1396 ساعت: 16:15

یارب این نوگلِ خندان که سپردی به منَش / می‌سپارم به تو از چشمِ حسودِ چمنشگرچه از کویِ وفا گشت به صد مرحله دور / دُور باد آفتِ دَورِ فلک از جان و تنش گر به سرمنزلِ سَلمی رسی ای بادِ صبا / چشم دارم که سلامی برسانی ز منَش، به ادب نافه گشایی کن از آن زلفِ سیاه / جایِ دل‌های عزیز است، به هم برمزنش، گو دلم حقِّ وفا با خط و خالت دارد / محترم دار در آن طُرّۀ عنبرشکنش در مقامی که به یادِ لبِ او مَی نوشند / سفله آن مست که باشد خبر از خویشتنش عِرض و مال از درِ میخانه نشاید اندوخت / هر که این آب خورَد رَخت به دریا فکنش هر که ترسد ز ملال، اندُهِ عشقش نه حلال / سرِ ما وُ قدمش، یا لبِ ما وُ دهنش شعرِ حافظ همه بیت‌الغزلِ معرفت است / آفرین بر نفَسِ دلکش و لطفِ سخنش   ( غزلیّات حافظ )   در بیت سوم : سلمی : نام معشوقه‌ای است در عرب و از عرایس شعری است که مجازاً بر هر معشوقی اطلاق می‌شود در بیت چهارم : معنی بیت : با ادب و احترام نافۀ گیسوی تابدار و سیاه معشوق را باز کن، ولی آن را پریشان و آشفته مساز که جای دل‌های عاشقان عزیز بسیاری است، در بیت پنجم : طرۀ عنبرشکن : زلفی که در خوش‌بویی بازار عنبر را می‌شکند در بیت هشتم : معنی مصراع دوم : در این راه یا در راه معشوق جان می‌دهیم یا به وصال او می‌رسیم و کامیاب می‌شویم ORezaO...
ما را در سایت ORezaO دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : orezaoa بازدید : 260 تاريخ : پنجشنبه 5 بهمن 1396 ساعت: 16:15

دلا، دلالتِ خیرت کنم به راهِ نجات / مکن به فسق مباهات و، زهد هم مفروش

 

( غزلیّات حافظ )

 

در بیت اول : دلالت : راهنمایی – معنی بیت : ای دل، تو را به راه صلاح و رستگاری راهنمایی می‌کنم و آن اینکه، نه به گناه و فسق افتخار کن و نه به زهد و تقوای خود؛ یعنی در هر حال از تظاهر و ریا بپرهیز


ORezaO...
ما را در سایت ORezaO دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : orezaoa بازدید : 290 تاريخ : سه شنبه 3 بهمن 1396 ساعت: 0:18

هاتفی از گوشۀ میخانه دوش / گفت ببخشند گنه، مَی بنوش لطفِ الهی بکند کارِ خویش / مژدۀ رحمت برساند سروش این خردِ خام به میخانه بر / تا میِ لعل آوردش خون به جوش گرچه وصالش نه به کوشش دهند / هر قدَر ای دل که توانی بکوش لطفِ خدا بیشتر از جرمِ ماست / نکتۀ سربسته چه دانی ؟ خموش   ( غزلیّات حافظ )   در بیت اول : هاتف : فرشته‌ای که از عالم غیب آواز دهد و خود او دیده نشود ORezaO...
ما را در سایت ORezaO دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : orezaoa بازدید : 242 تاريخ : سه شنبه 3 بهمن 1396 ساعت: 0:18